یادگاری فانوس کاغذی .


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام دوستای مجازی خودم .از این به بعد آ پ های جدید رو تو قسمت Authors ببینیدآدمک رو کلیک کنید(بدون شرح رو حتما بخونید خیلی زیباست)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 91
بازدید هفته : 93
بازدید ماه : 216
بازدید کل : 67556
تعداد مطالب : 53
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

ادم برفی

*** **********

کــدموس مهســـآیے

#######################

کد متحرک سازی عنوان وب

-----------------------------------

کد کج شدن تصاوير

آمار مطالب

:: کل مطالب : 53
:: کل نظرات : 36

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2
:: باردید دیروز : 91
:: بازدید هفته : 93
:: بازدید ماه : 216
:: بازدید سال : 788
:: بازدید کلی : 67556

RSS

Powered By
loxblog.Com

یادگاری فانوس کاغذی .
29 / 6 ساعت 14:48 | بازدید : 826 | نوشته ‌شده به دست آدمک | ( نظرات )

خدا ما رو برای هم نمی‌خواست .. فقط می‌خواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه‌ی ما مال ما نیست .. فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم

تموم لحظه های این تب تلخ .. خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی‌خواست .. خودت دیدی دعامون بی‌اثر بود


چه سخته مال هم باشیم و بی‌هم .. می‌بینم میری و می‌بینی میرم
تو وقتی هستی اما دوری از من .. نه میشه زنده باشم نه بمیرم

نمیگم دلخور از تقدیرم اما .. تو میدونی چقدر دلگیره این عشق
فقط چون دیر باید می‌رسیدیم .. داره رو دست ما می‌میره این عشق



الان ای کاش نزدیک تو بودم .. تو این راه مه آلود شمالی
با این آهنگ دارم دیوونه میشم .. پر از بغضم فقط جای تو خالی


ماباهم تاحالا دریا نرفتیم ...از اون خونه از این دنیای خودخواه .

توروشاید یه روزی قرض کردم ...به اندازه یک سفر کوتاه


میخوام تو آینه ها بهتر از این شم .. نگاه من نوازشم بلد نیست
به خاطر تو التماس کردم .. با لبهایی که خواهشم بلد نیست

میخوام محکم نگه دارمت این بار .. تو که باعث دلتنگیم میشی
بلایی به سر خودم میارم .. که تو چشمای من تسلیم میشی


تو مغـروری نمی ذاری بفهمم .. که احساست به من تغییر کرده
دلت از آخرین باری که دیدم .. توی آغوش سردم گیر کرده

چه خوبه پیرهن منو بپوشی .. بهم تکیه کنی تا خسته میشی
تا بارون بند می یاد بمونی پیشم .. تو اینجوری به من وابسته میشی

میخوام تو آینه ها بهتر از این شم .. نگاه من نوازشم بلد نیست
به خاطر تو التماس کردم .. با لبهایی که خواهشم بلد نیست


میخوام محکم نگه دارمت این بار .. تو که باعث دلتنگیم میشی
بلایی به سر خودم میارم .. که تو چشمای من تسلیم میشی.
.
.
.
شبا مستم ز بوی تو.. خیالم بازه روی تو

 

خیلی دلم میخواد تنهایی برم مشهد .با باباجونم صحبت کردم یعنی فعلا یه ندایی بهش دادم که همچین تصمیمی دارم . دراولین کلمه جوابم گفت  تنها نرو یعنی  فکر کنم امکانش باشه که برم باید از طرفند های دختریه باباجونیم استفاده کنم تا قبول کنه امیدوارم جور شه رفتنم و امیدوارم با کلاسای دانشگام  تداخلی نداشته باشه .شاید با دوستم برم  احتمالا باتور مشهد بریم .وای خدا کنه که جورشه بلیت وهتل و... این موقع سال که نزدیک ولادت آقا امام رضاس خیلی سخت گیر میاد.برام دعا کنید دلم بدجور هوای آقاو کرده دلم تنگ شده براش دارم دیونه میشم

راستی از فردا شروع میکنم سایت شرتمونو طراحی کنم باید حسابی روش کار کنم. وای قراربود برم دوره iso رو ببینم مدرکشو میخوام ولی فکرکنم یه مدت کوتاه باید به تاخیر بندازمش تا همه چی به روال عادی برگرده بد برم دنبالش.اوف چقدر کار دارم من .فعلا




|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
تینا در تاریخ : 1391/6/29/3 - - گفته است :
عاااااااالیییییی...به منم سر بزن...


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: